چه دانی که شب قدر چیست؟
|
|
- شیخ مفید و سید مرتضی می گویند: اصولاً روایات در فهم قرآن دلیل تعبدی نیستند، چون تعبد در عمل است نه در عقیده و درک. از آنجا که روایات نزول یکباره، اخبار واحد و گاه متعارض هستند و نه موجب علم است نه مفید پذیرش تعبدی در عمل، به آن اخبار اعتنا نمی کنیم.2- فهم مردم زمان نزول قرآن از واژه قرآن، قرآن کامل نبوده است بنابراین وقتی قرآن می فرماید: شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن هدى للناس و بینات من الهدی و الفرقان(2بقره،185) منظور، مطابق فهم مخاطبین، تمام قرآن نیست. 3- این قرآن با الفاظ و عبارات و تفصیلات و خصوصیاتش عقلاً نمی تواند یکجا و در یک شب نازل شده باشد. 4- در بسیاری از آیات قرآن اشاره به حوادث گذشته زندگی مسلمانان مثل مهاجرت، مهاجر و انصار، جنگ بدر و احد و تبوک، مسجد ضرار و ...دارد، اگر این آیات در شب قدر نازل شده بود، از نظر ادبی نباید با فعل گذشته به کار می رفت بلکه باید با فعل مستقبل (آینده دور) بیاید. اگر این آیات به چیزی که اتفاق نیفتاده است بگوید قبلاً اتفاق افتاده است، برای پیامبر سخنانی بی معنا و غیر واقعی و کذب نازل شده است. 5- در صورتی که قرآن در شب قدر نازل شده باشد، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقید در آن معنا نداشت. 6- اینکه قرآن در شب قدر به از یک جایگاه بلند به جایگاه بلند دیگر مثل آسمان چهارم برسد چه اهمیتی دارد که خداوند در قرآن کریم این حادثه را از هزار ماه برتر بداند.
تمام این اشکالات بر نظریه سوم وارد است، مگر اینکه گفته شود: قرآن شب قدر، با قرآن فعلی تفاوت داشته است. بنابراین برای فرار از این انتقادات، برخی از علمای دین دست به تاویل روایات زده اند. شیخ صدوق در کتاب اعتقاداتش بدون هیچ دلیلی می گوید: همه قرآن در آن شب نازل نشد بلکه تنها علمی اجمالی از قرآن به پیامبر(ص) داده شد. فیض کاشانی نیز، بدون هیچ دلیل نقلی، ولی با یک تاویل ذوقی در تفسیر صافی می گوید: بیت المعمور همان قلب پیامبر بوده است و آسمان چهارم مرتبه چهارم عالم ماده است. او جماد، نبات و حیوان را سه آسمان و مرتبه انسانیت را به مرتبه آسمان چهارم تاویل کرده است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان برای نزول دفعی و تدریجی دو استدلال ارائه کرده اند. یکی استدلال لغوی و دیگر استدلالی عقلی. در استدلال لغوی می گویند: فرق ميان انزال و تنزيل اين است كه انزال به معناى نازل كردن دفعى و يك پارچه است ، و تنزيل به معناى نازل كردن تدريجى است. استدلال دوم اینکه: كلمه( قرآن ) اسم كتابى است كه خداى تعالى آنرا بر پيامبر گراميش محمد (صلىاللهعليهوآلهوسلّم) نازل كرده ، و به اين جهت آن را قرآن ناميده كه خواندنى شد. قرآن دارای مراتبی است: یک مرتبه وجود حقیقی و دیگر مرتبه وجود ظاهری، وجود ظاهری آن در قالب الفاظ است[12] ولی وجود باطنی آن کل واحدی است که بر قلب پیامبر(ص) در شب قدر نازل شده است.
مهمترین پرسشی که از تاویل کنندگان اخبار نزول دفعی می پرسیم این است که: آیا خداوند وقتی می خواهد از ماه رمضان و شب قدر و مسئله نزول قرآن در آن شب سخن بگوید به همین قرآن در دست مردم اشاره می کند یا قرآن پنهان از چشم مردم و متفاوت که کسی به آن دسترسی ندارد؟ به چه دلیل شیخ صدوق «قرآن» را نه خود قرآن بلکه علم اجمالی به قرآن معنا می کند؟ چه دلیلی وجود دارد که بیت المعمور همان قلب پیامبر(ص) است؟ چرا مرحوم علامه منظور از قرآن را نه خود قرآن بلکه وجود باطنی دور از دسترس همگان تلقی کرده اند؟ حال آنکه خداوند حکیم به هنگام سخن گفتن با بندگان خود از آنچه قابل فهم مخاطبین است به عنوان قرآن نام می برد. از طرف دیگر در پاسخ به استدلال لغوی مرحوم علامه باید گفت: اکثریت قاطع آیاتی که با واژه انزال در قرآن به کار رفته است، ظهور در نزول تدریجی دارند نه آنگونه که ایشان خواسته اند از لغت استفاده کنند و بگویند انزال به معنای نزول دفعی است. مثلاً این آیه که مخاطب آن عموم مردم هستند، چگونه قابل حمل بر نزول دفعی است؟ لقد انزلنا الیکم آیات مبینات.(24نور، 34) ما برای شما آیاتی روشن نازل کردیم.
6- شروع قرآن در شب قدر (ماه رمضان) بوده است، یا هنگامه بعثت (ماه رجب)؟
متفقاً گفته شده است که اولین وحی بر پیامبر پنج ایه اول سوره علق بوده است. اگر این آیات بنابر گفته اهل سنت در شب قدر و در ماه مبارک رمضان نازل شده باشد مشکلی پیش نمی آید ولی اگر بنا بر قول مشهور نزد شیعه بعثت رسول الله را 27 رجب بدانیم، جمع بین بعثت در ماه رجب و نزول قرآن در ماه رمضان بسیار دشوار است. توجیه هایی می توان داشت: 1- بگوییم 27 رجب قرآن نازل نشد، بلکه فقط مژده نبوت به ایشان داده شد و در ماه مبارک رمضان اولین آیات بر پیامبر(ص) نازل گردید. 2- ایات سوره علق در ماه رجب بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد. اولین سوره کامل نیز سوره حمد یا فاتحه الکتاب(پیشگفتار کتاب) بوده است که ممکن است در همان اوایل بعثت برای نماز پیامبر فرود آمده باشد. پس از طی دوره فترت که گفته اند وحی بر پیامبر نازل نشد در شب قدر اولین آیات قرآن همچون سوره مدثر بر پیامبر اکرم(ص) نازل گشته باشد. 3- تغییراتی که هر دو سال یکبار توسط قریش تحت عنوان نسیء در ماههای حرام انجام می شد و قرآن کریم در اواخر عمر پیامبر آن را ممنوع فرمود[13] باعث اختلال در ماهها گشته است. بر این اساس محتمل است که آن سال رجب در ماه رمضان بوده است.
7- شب قدر کدام شب از یک از شبهای ماه مبارک رمضان است؟
در کتب روایی شیعه و سنی احادیث بسیاری در مورد شب قدر وجود دارد. سیوطی در تفسیر خود، دّر المنثور، حدود 85 روایت در مورد شب قدر آورده است. در غالب این روایات آمده است که شب قدر در دهه آخر ماه مبارک رمضان و در یکی از شبهای فرد آن است که با روایات شیعی توافق دارد. این روایات شب 21، 23، 25، 27، 29 را شب قدر دانسته است. طبری در تفسیر خود نقل می کند که کل قرآن در شب 24 رمضان نازل شد. (ج1، ص80) سیوطی در در المنثور هم همین را گفته است. در تفسیر عیاشی نیز از شیعه این روایت از امام صادق نقل شده است که شب نزول قرآن شب 24 است. اما روایت شب 24 و 30 با فرد بودن شب قدر سازگار نیست. از بین شب های فرد، بیشترین روایات اهل سنت مربوط به شبهای 23 و 25 و 27 است.[14] در روایات صحیح شیعه شبهای 21 و 23 بیشترین مویدات را دارد و شب 23 ماه رمضان از قوت بیشتری برخوردار است.[15] اما در مورد شب 19 باید گفت کمترین تاییدی از نظر روایت ندارد. مرحوم کلینی در کافی سه روایت در مورد شب 19 نقل کرده است که دو روایت ضعیف و یک روایت صحیح است[16] و در هر سه گفته شده است که شب 19 مقدمه شب قدر است. پس با یک روایت صحیح غیر صریح، نمی توان به شب قدر بودن شب 19 اعتقاد پیدا کرد. بعلاوه اینکه روایات زیادی از شیعه و سنی نقل شده است که شب قدر در دهه آخر ماه مبارت رمضان است[17] که شامل شب 19 نمی شود. هیچ یک از روایات نقل شده در مورد 19 نیز صریحا نگفته است که شب 19، شب قدر است. بنابراین شب قدر که قرآن در آن نازل شده است نمی تواند، شب 19 ماه مبارک رمضان باشد.
به نظر می رسد علت اینکه مردم ایران بیشترین اهتمام را به شب نوزدهم و بیست و یکم دارند و کمتر از آن دو شب، به شب 23، که طبق روایات شیعه شب قدر بودن آن بیشتر محتمل است، توجه دارند ارتباط آن با ضربت خوردن مولای متقیان علی علیه السلام است. شب قدر شب مبارکی است و شب شهادت شب حزن و اندوه است.
8- چرا شب قدر مشخص نشده است؟
دسترسی به هر امر ارزشمند هزینه خود را دارد و هر چه چیزی ارزشمند تر باشد هزینه آن هم بیشتر است. چیزی که ارزش آن از هزار ماه بیشتر است نباید به راحتی در اختیار افراد قرار گیرد، چرا که باعث می شود تا ارزش آن کمتر شود. پس احتمالاً پنهان بودن این شب در شبهای ماه رمضان و عدم وضوح شب قدر برای گستردگی و افزایش عبادت بندگان و انس بیشتر آنان با خداوند بوده است.
در هر صورت معصومین شب قدر را مردد بین چند شب نقل کرده اند.[18] و پیامبر اکرم(ص) همه دهه آخر ماه مبارک رمضان را بیدار بودند و رختخواب خود را جمع می فرمودند و خانواده خود را بیدار نگاه می داشتند و به عبادت می پرداختند[19] به خوبی روشن نیست که عدم تشخص شب قدر فقط مربوط به غیر معصومین است[20] یا برای معصومین نیز از امور غیبی محسوب می شده که برای آنان آشکار نبوده است واگر از پنهان بودن آن غرضی داشته اند این مقصد و فلسفه شامل حال معصومین نیز می شده است.
9- شب قدر به زمان نزول اختصاص دارد یا هر سال تکرار می شود؟
با وجودی که شب قدر اصالتاً همان سال اول نزول قرآن بوده است ولی قرآن کریم می فرماید: تنزل الملائکه و الروح، فعل مضارع تکرار و استمرار را می رساند یعنی شب قدر منحصر در آن شب نزول قرآن در همان سال نيست، بلكه با تكرر سنوات آن شب هم مكرر مىشود. روایات و عملکرد معصومین نیز بر این نکته تاکید دارند که هر سال در همان هنگام نزول قرآن، شب قدری تکرار می شود[21] و فرشتگان و روح در آن نازل می شوند.[22] به تعبیر امام صادق(ع)لیله القدر هی اول السنه و هی آخر السنه.[23]
پس در هر سال قمرى، در ماه رمضان شب قدرى هست با این تفاوت که در آن شب دیگر قرآن نازل نمی شود بلکه تنها فرشته و روح فرود می آیند، و رحمت الهی را بر بشر فرود می آورند ولی چگونگی آن به درستی و روشنی معلوم نیست.
10- حوادث منقول در مورد شب قدر طبق چه افقی اتفاق می افتد؟
اختلاف افق در شهرها گاهی تا سه شب متفاوت است و در این حالت سه شب، شب 23 ماه مبارک رمضان است. حال پرسش این است که آیا هر سه شب شب قدر است و در هر سه شب قرآن نازل شده است و مقدرات در هر سه شب، بنابر افق آدمیان تعیین می شود و در هر سه شب عمل صالح ثواب عمل هزار ماه دارد یا آن که شب قدر مطابق با افقی است که قرآن در آن نازل شده است؟ باید اعتراف کرد که پاسخها به این پرسش قانع کننده نیست. پس آیا برای درک شب قدر راهی جز پاس داشتن همه این شبها وجود دارد؟
--------------------------------------------------------------------------------
[1] محمد حسین طباطبایی، ج2، ص18-25
[2] محمد بن یعقوب کلینی، کافی، دارالکتب الاسلامیه ج4، ص157، ح6، تفسیر نور الثقلین، ج5، ص631، ح 86-81
[3] شیخ صدوق، معانی الاخبار، انتشارات جامعه مدرسین، 1429، ص429
[4] ملا فتح الله کاشانی، منهج الصادقین، کتاب فروشی اسلامیه، چ چهارم، 1346، ج10، ص303
[5] کافی، ج4، ص157، ح7
[6] کافی، ج4، ص157، ح10 و تفسیر نور الثقلین، ج5، ص621، ح43 و 44
[7] کافی، ج4، ص157، ح4 و 6. تفسیر نور الثقلین، ج5، ص632، ح89-94
[8] در المنثور، و کافی، ج4، ص157، ح2
[9] (25فرقان، 32).و (17اسراء،106)
[10] انزل القرآن لیله القدر جمله واحدهً الی السماء الدنیا و وضع فی بیت العزّة ثم انزل نجوماً علی النبی فی عشرین سنه. الاتقان، ج1، 39-49
[11] ابی نصر محمد بن مسعود بن عیاش، ج1، ص80، المکتبه العلمیه الاسلامیه نزل القرآن فی شهر رمضان فی لیله القدر جمله واحدهً الی البیت المعمور فی السماء الرابعه ثم نزل من البیت المعمور فی مده عشرین سنه و ان الله اعطی نبیه العلم جملهً. اعتقادات الصدوق، باب 31
[12] کتاب اُحکمت آیاتهُ ثم فصّلت من لدن حکیم خبیر(هود، 1) انه فی اُم الکتاب لدینا لعلیٌ حکیم. (زخرف، 4) انه قرانٌ کریم فی کتاب مکنون لا یمَسُّهُ الا المطهرون (واقعه،77-79) لقد جئناهم بکتاب فصَّلناهُ علی علمٍ (اعراف، 52)
[13] انما النسیء زیاده فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاماً و یحرمون عاما لیواطئوا عده ما حرم الله زین لهم سوء اعمالهم. 9توبه،37
[14] جلال الدین سیوطی(911)، الدر المنثور، دار احیاء التراث العربی، ص522-533
[15] کافی، ج4، ص156، ح1. تفسیر نور الثقلین، ج5، ص619، ح33و ص625، 55 و 57و58 و ص626، ص61 و ص627، ح66 و67 و ص628، ح70 و 71
[16] کافی، ج4، ص157، ح 8 و 9 و12. حدیث اول عبد الله بن مومن مختلف فیه است. حدیث سوم نیز عده من اصحاب عن رجل نقل کرده اند که حدیث مرسل است.
[17] کافی، ج4، ص157، ح6، نور الثقلین، ج5، ص625، ح56 وص626، ح59
[18] تفسیر نور الثقلین، ج5، ص626، ح60
[19] تفسیر نور الثقلین، ج5، ص629، ح78
[20] تفسیر نور الثقلین، ج5، ص639، ح105
[21] تفسیر نور الثقلین، ج5، ص626، ح59
[22] تفسیر نور الثقلین، ج5، ص637، ح104
[23] کافی، ج4، ص157، ح11 و تفسیر نور الثقلین، ج5، ص627، ح63